دارالعرفان/ محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی، گفت: هر عبادتی که ما نسبت به خدا انجام دهیم و هر ارادتی به پروردگار نشان دهیم، ذرهای و بخشی از شکر را ادا کردهایم البته به شرطی که این عبادت و خدمت ما بوی ریا و خودنمایی ندهد؛ اما اگر بوی تعفن دهد، دیگر آنهم شکر نمیشود.
به گزارش روابط عمومی و امور بین الملل مؤسسه علمی فرهنگی دارالعرفان، استاد حسین انصاریان در سخنرانی خود در حسینیهٔ هدایت، اظهار داشت: حضرت رضا(ع) میفرمایند: بین ما و عالم حقایق ستونی از نور است که هر وقت میخواهیم چیزی را بهدست بیاوریم، این نور بین ما و عالم حقایق ظهور میکند و ما آنچه را که باید ببینیم و دریافت کنیم و بهدست بیاوریم، در آن نور میبینیم و دریافت میکنیم.
هیچ انسان ویژگیها و خصوصیتهای امام را ندارد
وی به تفاوت میان انسانها با امام اشاره و تصریح کرد: امام دارای ویژگیها و خصوصیتهایی است که آن ویژگیها و خصوصیتها را هیچ انسانی ندارد؛ ولی بر امام واجب است، نه مستحب که از مایهٔ این ویژگیهایشان به مردمی عطا کنند که مستعد و خواهان باشند لذا از رسول خدا تا امام عسکری، افرادی کنار این بزرگواران بهوجود آمدهاند که نمیگویم بینمونه، ولی بسیار کمنمونه هستند.
استاد انصاریان ادامه داد: قرآن مجید تأیید میکند: «وقلیل من عبادی الشکور». این شکور نه بهمعنی «الحمدلله رب العالمین» است بلکه مقام شکری که در این آیهٔ شریفه هست، همان مقامی است که شب عاشورا جزء تک درخواست حضرت سیدالشهدا(ع) بود. اجتماعی که ابیعبدالله(ع) و حدود 71 نفر از خالصترین انسانهای تاریخ شب عاشورا تشکیل دادند و دعایشان هم مستجاب است. حال ما با لطف و با کمک خدا دور هم جمع میشویم - دستور هم دارد که اجتماع کنید - در این اجتماع هم دعا میکنیم، بالاخره چند نفری در میان جمع پیدا میشوند که خدا به حرف آنان گوش دهد.
استاد انصاریان در مورد دعای خالصترین انسانها که در شب عاشورا دعا کردند، گفت: سخنرانی امام حسین(ع) که تمام شد، به پیشگاه مقدس پروردگار با آن حال انابه و تضرعشان عرضه داشتند: «واجعلنا»، ما 72 نفر را «من الشاکرین»، از بندگان شاکرت حساب کن و اکنون امضا کن که ما بندگان شاکرت هستیم تا فردا که پیش تو میآییم، خیالمان راحت باشد؛ معلوم میشود که مقام شکر خیلی مقام بالایی است.
وی به مقام شکر در قرآن اشاره و خاطرنشان کرد: مقام شکر دو بار در قرآن آمده: یکبار از حضرت سلیمان(ع)، این پیغمبر عظیمالشأن الهی که حشمت و سلطنتش را قبلیها نداشتند و تا روز قیامت هم بنا نیست کسی داشته باشد، و یکبار هم به یک صورت کلی نقل شده است. هر دو، هم سلیمان و هم آن بزرگ انسانی که در سورهٔ دیگر قرآن مطرح است، به پروردگار عرض کردند: «أَوْزِعْنِی أَنْ أَشْکرَ نِعْمَتَک اَلَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَی وَ عَلیٰ وٰالِدَی» ﴿النمل، 19﴾، خدایا! ما را در این جاده قرار بده.
خشوع و تضرع عامل اصلی دستیابی به مقام شکر
استاد انصاریان افزود: شکر مقامی نیست که از دست خودمان برآید؛ اگر مقام شُکر در خوردن و پوشیدن و «الحمدلله رب العالمین» گفتن بود، دیگر با تضرع و زاری درخواستش از خدا لازم نبود؛ اما سلیمان پیغمبر به پروردگار میگوید: به من الهام کن، «اوزعنی» که چگونه شکر تو و کل نعمتی را که به پدر و مادرم دادهای، بهجا بیاورم تا در روز قیامت به من نگویی به تو نیرو و توان دادم که به جای پدر و مادرت هم شکر کنی و چرا نکردی؟
پیوندخوردن با خدا در همهٔ امور شکر است
استاد انصاریان به نمونهای از شکر از نگاه پیامبر(ص) اشاره کرد و گفت: بلال به رسول خدا عرض کرد: صبحها که میخواهیم به نماز جماعت برویم، من بیایم و درِ خانه بایستم تا شما بیرون میآیید، با همدیگر برویم؟ فرمودند: بیا! چندروزی بلال وقت را مدام بالا برد؛ چهار باید میآمد، 10 دقیقه به چهار آمد؛ 10 دقیقه به چهار باید میآمد، یکربع به چهار آمد؛ هر وقت به در خانه رسید، دید که رسول خدا با نشاط بیرون آمد. گفت: یارسولالله! مثل اینکه من هر وقت بیایم، شما بیدار هستید و گوشهٔ اتاق تاریکتان مشغول عشقبازی با معشوق، چرا اینقدر به خودتان زحمت میدهید؟ یک نگاهی به چهرهٔ بلال کرده و فرمودند: «افلا اکون عبداً شکوراً»، بلال! نمیخواهی من بندهٔ شاکر خدا باشم؟ خواب، بیعاری و بیکاری شکر نیست! پیوندخوردن با او در همهٔ امور شکر است.
استاد انصاریان در ادامه سخنان خود درباره مقام شاکران گفت: مقام شاکران حتماً مقام ویژهای است که شب عاشورا درخواست ابیعبدالله(ع) یک درخواست است و آنهم اینکه ما را جزء بندگان شاکرت قرار بده «واجعلنا»، چون ما نمیتوانیم خودمان را بندهٔ شاکر تو قرار دهیم. اینجا دیگر محققین ما، بهخصوص محقق طوسی(ره)، این مرد کمنظیر عالم تشیع در توضیح شکر بیداد کرده است. متنش مفصّل است و باید یک بحثی دربارهٔ شکر مستقلاً باز و بیان شود.
وی افزود: وقتی انسان تحقیقات محقق طوسی(ره)، این مرد الهی را میبیند، شگفتزده میشود؛ وقتی مراتب شکر - شکر قلب، شکر جان، شکر جوارح، شکر جوانح- را بیان میکند، در آخر مطلبش مینویسد: دنبال چنین بندگانی نگرد که خدا در قرآن فرموده است: «قلیل من عبادی الشکور»، حال هر عبادتی که ما نسبت به خدا انجام دهیم و هر ارادتی به پروردگار نشان دهیم، ذرهای و بخشی از شکر را ادا کردهایم؛ البته به شرطی که این عبادت و خدمت ما بوی ریا و خودنمایی ندهد؛ اما اگر بوی تعفن دهد، دیگر آنهم شکر نمیشود.
استاد انصاریان با بیان اینکه ائمه اطهار(ع) و بندگان شاکر بهخاطر مقامشان با عالم ملکوت مرتبط هستند، خاطرنشان کرد: وقتی امام هشتم(ع) یک سلسله حقایق را اراده میکند، بین او و حقایق ایجاد نور میشود که در آن نور میبیند و میگیرد، درک میکند و بعد موظف است که انتقال دهد.
وی به آنچه که امام هشتم(ع) از پروردگار عالم مستقیم گرفته، اشاره و تصریح کرد: حضرت میفرمایند: خداوند به ما آرامش داده و فرموده: «لا یکلف الله نفساً الا وسعها»، بندگان من! خارج از طاقت و گنجایش شما توقع چیزی از شما ندارم یعنی من هرگز نماز امیرالمؤمنین(ع) را از تو نمیخواهم، چون در گنجایش تو نیست؛ ولی این نمازی که در گنجایش توست را بخوان و آن را ترک نکن. من نماز شبی که پیغمبرم برایم میخواند که ملکوت را از جا میکَند، از تو نمیخواهم؛ اما اگر توانستی، چند دقیقه به اذان بلند شو و یازده رکعت نماز مثل نماز صبح بخوان؛ نتوانستی هم که هیچ، در رکعت آخر دستت را که بلند کردی، هفت تا هشت مرتبه «یا رب» بگو و من هم جوابت را میدهم و تو را جزء «وبالاسحار هم یستغفرون» حساب میکنم، من می توانم مؤمنین و مؤمنات و مسلمین و مسلمات را بیامرزم و نیاز ندارم از من بخواهید؛ اما وقتی تو میخواهی، خوشم میآید! وقتی میگویی: «اللهم اغفر للمؤمنین و للمؤمنات»، چون تاریکی و سحر است، به حرفت گوش میدهم و میگویم باشد و همهٔ مؤمنین و مؤمنات را از آمرزشم بهرهمند میکنم.
باز بودن درهای رحمت الهی بسوی بندگان
استاد انصاریان اظهار کرد: خداوند همهٔ درها را به روی ما باز گذاشته و ما یک درِ بسته به روی خودمان نداریم؛ وقتی انسان این روایات و آیات را میبیند، واقعاً از کَرم و لطف و رحمت پروردگار شرمنده میشود. شما در قرآن نمونهٔ این آیه را چندبار میبینید: «و من یعمل من الصالحات»، این «مِن»، «من تبعیضیه» است؛ یعنی بندهٔ من! مقداری از عمل صالح را با خودت بردار و بیاور، من با همان هم تو را نجات میدهم؛ اگر هم کل را نتوانستی بیاوری، من از تو توقعی ندارم، مقداری از آن را بیاور.
وی با بیان اینکه خداوند در عبادت با بندگان خود بسیار کنار آمده است، گفت: بندهٔ من! به تو نماز واجب است که به صلاح خودت و به خیر خودت است. میگویم: خدایا! نماز واجب است و روی چشمم، به خیرم هم هست؛ اما مشکل پیدا کردهام و دکتر میگوید نشسته بخوان، میفرماید: نشستهات را ایستاده حساب میکنم و کاری به نشستنت ندارم؛ چندروز دیگر میگویم مولاجان، دکتر گفته سجده نرو و مُهر را بردار و روی پیشانیات بگذار، میفرماید همین کار را بکن، من به جای سجده حساب میکنم؛ چندروز دیگر میگویم دکتر گفته ننشین، فشار به تو میآید، میفرماید: بخواب، عیبی ندارد! بگو تختت را رو به قبله بگذارند و همان خوابیده نماز بخوان؛ چندروز دیگر هم در دلم میگویم زبانم از کار افتاده و نمیتوانم حمد و سوره را بخوانم، میگوید: از ذهنت بگذران، قبول میکنم؛ این است داستان «لا یکلف الله نفساً الا وسعها».
استاد انصاریان اظهار کرد: از ویژگیهای امام است که میتواند رابطه برقرار کند، بگیرد و وقتی گرفت، واجب است بهاندازهٔ تشنگی و گرسنگی به ما هم عنایت کند و بپردازد. دو جا بخل وجود ندارد: یکی در پروردگار و یکی در انبیاء و ائمه و اولیای الهی است. اصلاً این دو جا دریغ و بخل وجود ندارد و انبیاء و ائمه به امر واجب مأمورند که هزینهٔ ما کنند؛ بعد هم به همه آنها در قرآن میگوید: آنچه هزینهٔ بندگان من میکنید، به بندگان من بگویید و دلگرمی بدهید، «لا اسئلکم علیه اجراً ان اجری الا علی الله»، ما شما را تا دم درِ بهشت میرسانیم و میایستیم، واردتان هم میکنیم و هیچچیزی هم از شما نمیخواهیم و کار ما مجانی است.
فروتنی در مقابل عظمت خدا عامل اصلی قبولی نماز
استاد انصاریان به شرایط مقبولیت نماز بندگان توسط پروردگار اشاره و تصریح کرد: امام هشتم(ع) از قول پروردگار میفرمایند: «لیس کل مصل یصلی»، هر نمازخوانی نمازخوان نیست و نماز هر نمازگزاری نماز نیست، «انما اتقبل الصلاة ممن تواضع لعظمتی»، من نماز را از کسانی قبول میکنم که در مقابل عظمت من فروتن باشند؛ یعنی چونوچرا با من نداشته باشند، چون کار را بسیار خراب میکند. «اذ قلنا للملائکة اسجدوا لآدم فسجد الملائکة کلهم الا ابلیس ابی» به تمام فرشتگان گفتم به آدم سجده کنید و همه سجده کردند، اما ابلیس گفت سجده نمیکنم. من نماز را از کسی قبول میکنم که در هیچ موردی نسبت به من تکبر و چونوچرا نکند!
وی ادامه داد: اگر حکیم و عالم هستی، ساکت باش؛ در برابر حکیم و عالم که آدم نباید حرف بزند. «وکف شهواته ان محارمی»، خداوند نماز، نمازگزاری را قبول میکند که در مقابل خواستههای نامشروعش که میخواهد او را به محرّمات من بکشد، بایستد، «ولم یصروا علی معصیتی»، نماز کسی را قبول میکند که اگر لغزشی پیدا کرد و لذت برد، دیگر دنبال نکند و بهدنبال آن نرود و ختمش کند. اینهم یک جملهٔ عجیبی است، یعنی من از بندهام توقع ندارم تا آخر عمر نلغزد، بالاخره میلغزد؛ اما اگر بندهٔ من لغزیدی، دنبال نکن!
کمک و دلسوزی به گرفتاران، مصیبتزدگان و بلادیدهها عامل دیگر قبولی نماز
استاد انصاریان گفت: «واطعم الجائع»، از کسی نماز را قبول میکنم که به بندگان زلزلهزدهٔ من که گرسنه و برهنه ماندهاند، کمک کند. نماز را از کسی قبول میکنم که دلرحم باشد و دلش برای گرفتاران، مصیبتزدگان و بلادیدهها بسوزد، «و آوی الغریب»، نماز را از کسی قبول میکنم که غریب را پناه دهد، «کل ذلک لی»، همهٔ این کارها را هم برای شخص من انجام بدهد، «وعزتی و جلالی»، به عزتم قسم و به جلالم قسم که نور چهرهٔ این بندهٔ من پیش من از نور خورشید پرفروغتر است.
استاد انصاریان در مورد دیدگاه امام رضا(ع) به مسئلهٔ حضرت سیدالشهدا(ع) اشاره و اظهار کرد: امام هشتم(ع) به تکتک شما میگوید: «ان بکیت»، اگر بر حسین گریه کنید، «حتی تصیر دموئک علی خدک» تا اشکهایت روی صورتت بریزد، «غفرالله لک کل ذنب اذنبته صغیراً کان أو کبیراً قلیلاً أو کثیراً»، از جا بلند نشده، خدا همه را پاک میکند! «ان صرک» اگر شاد هستی از اینکه «انت القل الله عز و جل»، خدا را در قیامت دیدار کنی، «ولا ذنب علیک» و پروندهات پاک باشد، «فزر الحسین» به کربلا برو، «ان سرک ان تکون معنا فی الدرجات العلی من الجنان» اگر شاد هستی از اینکه با شخص ما اهلبیت در بالاترین درجات بهشت باشی، «فاحزن لحزننا و افرح لفرحنا و علیک بولایتنا فلو ان رجلا احب حجرا لحشر الله یوم القیامة معه» در دنیا با ما باش تا قیامت با ما باشی؛ هرکسی یک سنگی را دوست داشته باشد، خدا او را در قیامت در کنار آن سنگ قرار میدهد، چه برسد به اینکه ما را دوست داشته باشد.
انتهای پیام/